نوشته شده توسط : حامد

باز دلم تنگ است.

باز چشمانم باران می طلبد

آسمان دلم پر از ابرهای سیاه دلتنگی شده !

باز من تنهایم و در این سكوت حتی صدای ساز هم آرامم نمی كند

دل من باز كوچك شده !برای آنكه نمیدانم كیست ...

ولی غیبتش مرا می آزارد !

من خودم را گم كرده ام...!

كجا...؟

این را دیگر نمیدانم



:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: اشعار , عاشقانه , غمگين ,
:: بازدید از این مطلب : 683
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : سه شنبه 10 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حامد

 

من که تسبیح نبودم تو مرا چرخاندی

مشت برمهره تنهایی من پیچاندی

مهر دستان تو دنبال دعایی می گشت

بار ها دور زدی ذهن مرا گرداندی

 

ذکرها گفتی و به گفته خود خندیدی

از همین نغمه تاریک مرا ترساندی

بر لبت نام خدا بود خدا شاهد ماست

بر لبت نام خدا بود و مرا رقصاندی

دست ویرانگر تو عادت چرخیدن داشت

عادتت را به غلط چرخه ایمان خواندی

قلب صد پاره من مهره صد دانه نبود

تو ولی گشتی و این گمشده را لرزاندی

جمع کن رشته ایمان دلم پاره شده است

من که تسبیح نبودم تو چرا چرخاندی؟




:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: برچسب‌ها: اشعار , عاشقانه , غمگين ,
:: بازدید از این مطلب : 935
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 اسفند 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد